هدف از آموزش، ایجاد یک تجربه زندگی است. زندگی که در آن نیازهای بشر برآورده شده و انسان گامی به جلو بردارد. به این ترتیب نظامهای آموزشی در راستای این گونه آموزشها، پدید آمده و تکامل یافتهاند.
حفظ بقاء، ضروریترین نیازهای بشری است. بدیهی است که در دوران اولیه زندگی بشر نیز آموزش و یادگیری هم باید در راستای همین نیاز اجرا و به کار گرفته شود. به این ترتیب نیازهای آموزشی نیز به واسطه قرارگیری در هر یک از طبقات هرم مازلو، تغییر یافته و متحول شدهاند. با پرش از یک طبقه به طبقه دیگر، نظامهای آموزشی نیز متحول شده و نیاز جامعه به تغییرات اساسی در آموزش، پدید میآید.
نظامهای آموزشی درست از زمانی که اولین نهادهای آموزشها توسط انسانهای اولیه پایهریزی شده تا امروز که عصر انفجار اطلاعات نامیده شده، شاهد سیر تغییرات بسیار چشمگیر و ظهور نظریههای متعدد آموزشی شده است. البته ناگفته پیدا است که در هر عصر و هر برهه از زمان، نظامهای آموزشی بنا به نیاز جامعه، ظاهر شده و اغلب در مقابل نظامهای جدید، مقاومت و در نهایت شکست خوردهاند.
ولی آنچه هدف از نگارش این نوشتار محسوب میشود، نظری به نظام آموزش و پرورش در عصر انفجار اطلاعات، اینترنت و همهگیری دادهها است. امروزه موضوع آموزش از راه دور و نظامهای آموزشی وابسته به آن (با توجه به حضور ویروس کرونا و بیماری کووید ۱۹) بسیار مورد بحث قرار گرفته است. شاید ضرورت به کارگیری آموزش از راه دور به جز در مواقعی که استثناء وجود داشت، توجیه پذیر یا از لحاظ ارزیابی نحوه آموزش، قابل مقایسه با نظام حضوری (در مقابل نظام غیرحضوری) نبود.